جدول جو
جدول جو

معنی تاراج نمودن - جستجوی لغت در جدول جو

تاراج نمودن
(مُ وَ رَ)
تاراج کردن. چپاول کردن. تاختن: استغاره، تاراج نمودن و تاختن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ رَ)
دوری نمودن. بیزاری نمودن. تبرا کردن: از هیبت شمشیر این دو پادشاه نامداردر اقاصی و ادانی جهان گرگ از تعرض آهو تبرا نمود وطیهو بذمت باز تولا ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 12). رجوع به تبرا و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا